گفتی که بسنده کن به خیالی ز وصل ما ....
گفتی بسنده کن به خیالی ز وصل ما
ما را به غیر ازین، سخنی در خیال نیست
بقیه در ادامه مطالب
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 11:59 توسط بهروز
|
گفتی بسنده کن به خیالی ز وصل ما
ما را به غیر ازین، سخنی در خیال نیست
بقیه در ادامه مطالب
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم
گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم
بقیه در ادامه مطالب
با سلام خدمت دوستان